فیلم عهد: بازگویی تمثیل ها، داستان سفر معنوی لوک است که برای تکمیل یک گزارش درباره مسیح شروع به تحقیق می‌کند، اما با شنیدن داستان‌ها و تمثیل‌های دینی متوجه حقایق تازه‌ای می‌شود.

مردی با فراموشی در شهری ناشناس بیدار می‌شود و در جستجوی حقیقت گذشته خود است. با کمک متحدانی ناشناخته، به گروهی قدرتمند نفوذ می‌کند و درگیر نبردی می‌شود که از مرزهای زمان فراتر می‌رود، در حالی که سرنوشت غیرقابل اجتنابی بر سر راهش قرار دارد.

مارکوی تنها و کوچک در سفرش در دنیای تاریکی که به دلیل ویروسی مرگبار تقریباً نابود شده، تمام چیزهایی که برایش عزیز بودند را از دست می‌دهد. اما یک رویا به او دلگرمی می‌دهد تا به حرکتش ادامه دهد: یافتن پری جادویی از کتاب تصویر قدیمی‌اش که ممکن است مادر نداشته‌اش باشد.

سفر تفریحی سه دوست به یک کلبه‌ی دنج در دل طبیعت، به ماجراجویی هیجان‌انگیزی تبدیل می‌شود. با تاریک شدن هوا، اتفاقی غیرمنتظره، آرامش آنها را برهم می‌زند و آنها را در شرایطی سخت قرار می‌دهد و ...

اینگرید و مارتا در جوانی دوستان صمیمی بودند و با هم در دفتر یک مجله کار می‌کردند. اینگرید در ادامه تبدیل به یک نویسنده‌ گردید، در حالی که مارتا گزارشگر جنگ شد و شرایط زندگی آن‌ها را از هم جدا کرد. پس از سال‌ها دوری، آن‌ها دوباره در یک موقعیت عجیب اما شیرین با هم ملاقات می‌کنند و…

یک فراری در حال فرار و دوست دخترش به طعمه قاتل معروف و بی‌رحم «صورت سفید» تبدیل می‌شوند، کسی که افسانه‌اش ده‌ها سال است که جامعه محلی را ترسانده است.

اِوِلین پس از بی‌هوش شدن در جشن تولد 21 سالگی‌اش، در لاس وگاس بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که با دیوید، یک ستاره راک، ازدواج کرده است. او که ناخواسته وارد دنیای شهرت او می‌شود، در مورد توانایی‌اش برای کنار آمدن با سبک زندگی دیوید شک می‌کند و همزمان تلاش می‌کند تا بفهمد آیا ازدواجشان واقعی است یا اشتباهی بوده است.

الهام گرفته از داستان واقعی منولو ویتال، یک راننده اتوبوس که در دهه 1970 و در دوران شکوفایی بارسلونا، به کمک در ساختن بارسلونای مدرن پرداخت.